جمعه 27/8/90 در مسير همدان به تهران و در آزاد راه همدان ساوه در حركت بوديم . هواخوب بود و خبري از بارندگي ، لغزندگي جاده و سرما نبود و اتومبيلها با فاصله و سرعت در حال تردد بودند . حوالي ساعت 14:50 به نزديكيهاي نوبران غرق آباد كه رسيديم متوجه ترافيك مختصري شديم كه انگار به تازگي ايجاد شده است . فلاشر اتومبيلها روشن بود و در طرفي از جاده دو آمبولانس ديده ميشد و افرادي كه با لباسهاي امداد و پليس در حال تردد بودند . به آرامي به صحنه نزديك شديم و ديديم كه حدسها درست بود . مدت زماني از تصادف نگذشته بود كه آمبولانسهاي امداد رسيده بودند ولي كار از كار گذشته بود .
در سمت چپ آزادراه اتومبيلي كه ظاهرا پرايد بود له شده بود و اتومبيل ديگري كه شايد پژو بود نيز به همين درد مبتلاشده بود .صد متر جلوتر نيز يك وانت نيسان روي سقف وسط جاده را گرفته بود . در كنار پرايد زني شيون كنان به سمت جسدي كه با پتويي پوشيده شده بود ميرفت و پتو را كنار زد و ... از كنار اين حادثه به آرامي گذشتيم همانگونه كه خيليها ميگذرند . از صحنهي تصادف كه حدود صد يا دويست متر كه دورشديم به جادهي دوطرفهي غرق آباد و نوبران رسيديم و حدسمان اين شد كه گويا يكي از اتومبيلها كه در مسير مقابل ما حركت ميكرده مسير را به اشتباه آمده و وارد مسير يكطرفهي مقبل شده است و رخ به رخ با اتومبيلهاي هم مسير ما تصادف كرده است .
حالا داستان هرچه كه باشد ، باشد مهم اينست كه اگر مسير حدودا 30كيلومتري غرق آباد و نوبران كه سالهاست در دست احداث است ، دوطرفه ميشد و يا علامتگذاري مناسبي در كنار جاده از قبيل سرعت گير ، چراغهاي خطر متعدد شبرنگهاي برجستهي وسط خيابان و يا هرچيز ديگري نصب ميشد و تنها به يكي دوتا تابلوي كوچكي كه هيچ توجهي را به خود جلب نميكند و در شبها و ساعات بارندگي اصلاًقابل ديدن نيست اكتفا نميشد و كسانيكه در اين موارد مسؤوليت دارند به اين راحتي از كنار مسؤوليتشان نميگذشتند ، الان پدر ، مادر يافرزندي كه كنار آزاد راه ، سرد و خاموش خوابيده است در كنار خانواده خود بود و جمعه را ميگذراند .
از طرف ديگر رانندگاني كه به راحتي از كنار اين واقعهي تلخ ميگذشتند اگر لحظهاي تأمل ميكردند ديگر بياحتياطي نميكردند و عبرت ميگرفتند چرا كه هميشه مقصرين لطمه نميبينند و برخي مواقع كسانيكه هيچ تقصيري ندارند بايد تاوان ندانم كاري و بيملاحظهگي ديگران را بدهند و مظلوم واقع شوند و حساب و كتاب آنها بماند تا قيامت . نكتهي اساسي و اصلي اينست كه همهي ما نسبت به اعمال خود و ديگران مسؤوليم و مسؤوليتي بس سنگين و دشوار داريم كه به زودي در مورد آنها از ما سؤال خواهد شد .آري اين مسؤوليتهاي فراموش شده را اگر به كار ميبستيم ديگر اثري از اين نابسامانيهاي رنج آور نميماند .