باکمی تلخیص منتشر شده در ص 3 روزنامه کیهان مورخ 92/6/28 با عنوان " داغی که می ماند "
http://www.kayhan.ir/920628/3.HTM#N301
شايد كمتر كرمانشاهي باشد كه به نمايشگاه دائمي و يا به گفته مسؤولين "نمايشگاه بين المللي " كرمانشاه نرفته باشد و يا لااقل با آن آشنا نباشد چرا كه اين مكان در سال چندين بار در معرض رفت و آمد مردم در مناسبتهاي مختلف نظير نمايشگاه كتاب ، قرآن ، اقلام مصرفي ماه مبارك رمضان ، لوازم التحرير و... است كه هركدام از آنها هم مشتريان خاص خود را دارد .
گذشته از اينكه جمع نمودن نيازمنديهاي شهروندان در يك مكان مشخص براي سهولت خريد كار بسيار پسنديده و قابل تحسيني است و نيز تلاش بسيار دست اندركاران هر دوره نمايشگاه ستودني است ولي سؤال اينست كه آيا متوليان برگزاري نمايشگاههاي كرمانشاه در مورد فلسفه وجودي نمايشگاه هم به خوبي مطلعند و شاخصهها و الزامات آنرا ميدانند و ... .
در اين مجال كوتاه ضمن ارج نهادن به زحمات همه كسانيكه در جهت خدمت به مردم تلاش ميكنند ، سعي ميشود بهصورت كاملا ابتدايي و موجز به اين موضوع پرداخته شود كه اصلا "نمايشگاه يعني چه و تفاوت آن با فروشگاه در چيست ؟" و آيا ما ميتوانيم به صرف كار تبليغاتي و جانماندن از كاروان پيشرفت و ترقي در ساير نقاط كشور و تنها براي ارائه گزارش عملكردي سرد و بيروح به رسانهها و مسؤلين بالاتر ، كاريكاتوري از شهروند دوستي و خدمت محوري را به نمايش بگذاريم ؟ باشد كه اين نوشته شروعي براي بهبود و رفع ايرادات ونواقص باشد .
در ابتدا بايد گفت كه به طور كلي نمايشگاه يعني مكاني كه در آن كالا يا نحوه انجام خدمتي به معرض ديد عموم گذاشته ميشود و مردم با مراجعه به آن نمايشگاه در جريان محصولات و توليدات جديد و نيز چگونگي بوجود آمدن برخي خدمات اجتماعي و ... آشنا ميشوند . فروشگاه نيز مشمول همين تعريف ميشود و ميتوان گفت كه هر فروشگاهي يك نمايشگاه نيز هست با اين تفاوت كه در فروشگاه بغير از نگاه كردن ، امكان خريد هم براي مراجعه كنندگان فراهم است و بازديدكنندگان با خريد محصولات مورد نياز خود و يا درخواست دريافت خدمت مورد نظرشان مشتري ناميده ميشوند و نيازهاي خود را مرتفع مينمايند . پس تا اينجا دانستيم كه واژه نمايشگاه براي " نمايشگاه بين المللي كرمانشاه " واژه نارسايي است كه ما هم به ناچار از آن استفاده ميكنيم.
از آنجا كه در كشور ما عموما متولي نمايشگاهها و فروشگاههاي اينچنيني ارگانهاي دولتي است و با توجه به اين نكته كه در اينگونه نمايشگاهها ، برگزار كنندگان در اصل دعوت كنندگان و ميزبانان شهروندان هستند ، بجاست كه نهايت رفاه ، آسايش و احترام براي بازديدكنندگان و مشتريان ملاحظه شود . حال اگر واژه " بين المللي " كه واژهاي شناخته شده با بارمعنايي ويژهاي است بر اين نمايشگاهها گزارده شود اين حساسيت به اوج خود ميرسد و مسايلي همچون پرستيژ و شأن و شخصيت ملي و استاني در ميان ميآيد كه آگاهان از ميزان اهميت بالاي آن آگاهند و از همه اينها گذشته بايد ديد كه در هر نمايشگاه چند نفر خارجي حضور پيدا ميكنند و يا چند نمايشگاه محصولات خارجي در آن برگزار ميشود و آيا اصلا شايسته است كه برنمايشگاهي كه حتا اگر بين دو كشور ايران و عراق برگزار شود نام " بين المللي " گزارد ؟
بعد از اين مقدمه بايد گفت كه برگزار كنندگان فروشگاهها در " نمايشگاه بين المللي كرمانشاه " بايد بدانند كه مراجعه كنندگان براي خريد مايحتاج خود به اين مكان آمدهاند و اولين ويژگي اين فروشگاه بزرگ " صرف اقتصادي" داشتن براي مردم است . يعني مردم بايد ببينند كه اگر از وقت و فرصت خود و خانوادهشان براي رفتن به " نمايشگاه بين المللي كرمانشاه " صرف كردند ، اگر هزينه پاركينگ بدون سقف و بسيار نامناسب را پرداخت كردند ، اگر سختي شلوغي و گرماي طاقت فرسا و سرماي استخوان سوز را به تن خريدند و ... براي آنها از نظر اقتصادي " بهصرفه " است كه در " نمايشگاه بين المللي كرمانشاه " قدم بگذارند و حال آنكه اگر هيچكدام از اين موارد وجود نداشته باشد مردم با كدام انگيزه عقلايي به اين نمايشگاه مراجعه خواهند نمود ؟ و حال آنكه همه اين محصولات را ميتوانند بدون هيچكدام از اين زحمات و به راحتي از مغازههاي محله خود خريداري نمايند .
تا اينجا مقدماتي بود كه براي ورود به اين موضوع به آنها اشاره شد و اكنون به ملاحظات شخصي مراجعه كنندگان خواهيم پرداخت تا ببينيم چقدر از فضاي منطقي فاصله داريم . نگارنده در ماه مبارك رمضان امسال به نمايشگاه اقلام مصرفي و نيز نمايشگاه قرآن كه در " نمايشگاه بين المللي كرمانشاه " برگزار شده بود مراجعه نمود . حال اين موضوع بماند كه آيا اصلا ميتوان دو نمايشگاه با دو موضوع متفاوت را در يك زمان و يك مكان واحد برگزار نمود يا نه ؟ بماند . از اين نكته كه از نمايشگاه ماه مبارك رمضان بيش از يك ماه ميگذرد نيز ميتوان گذشت چرا كه بيشتر نمايشگاههاي كرمانشاه بر همين منوال برگزار ميگردد و بررسي و آسيب شناسي يك مورد ميتواند براي ساير موارد نيز مفيد باشد .
درابتداي ورود چند جوان كه پوششهاي خاص بر تن داشتند خودروها را به پاركينگ راهنمايي ميكردند . پاركينگ " نمايشگاه بين المللي كرمانشاه " همان محوطه كوچك ، قناص و بدون سقفي است كه بازديدكنندگان پس از مراجعه به خودروي خود ميبايست ساعتي را به دنبال رانندگان خودروهايي كه راهشان را مسدود كردهاند بگردند تا از اين طريق جبران كوتاهي مسؤولين پاركينگ را بكنند كه خود را تنها مسؤول تمام كردن قبضهاي پاركينگ ودريافت وجه از مراجعين ميدانند و حال پس از پيدا كردن رانندگان و بگو مگوي با آنها درمورد حق الناس ، اخلاق شهروندي و ... وقتي به خودرو خود ميرسند بايد فرمان آنرا كه در زير شراره آفتاب و گرماي طاقت فرسا بصورت ژله درآمده را با دستگيره بگيرند تا جبران غير مسقف بودن پاركينگ را كرده باشند .
مدخل فرهنگي نمايشگاه محل تداخل آواهاي معنوي ومذهبي - كه از سوله سمت چپ به گوش ميرسد - با ترانههاي بعضا مشكوكي است كه از غرفههاي سمت راست ايجاد مزاحمت ميكند پس از ورود به سولهها آنچه بيش از همه آزار دهنده است گرماي دمناك داخل سوله است به گونهايكه مراجعه كنندگان از خدا خلاصي هرچه سريعتر از آن را خواهانند و مسؤولين محترم " نمايشگاه بين المللي كرمانشاه " ميتوانند با نصب چند كولر سالم اين نقيصه ابتدايي ولي مهم را برطرف نمايند .
بسياري از غرفههاي فروش ، اجناس خود را بدون هيچگونه تخفيفي ارائه ميدهند و تعداد معدودي از غرفهها هم كه دل به دريا زدهاند تخفيفهايي درحد دو تا چهار درصد را براي مشتريان " منت پيچ " ميكنند. مثلا يك سطل ماست كه قيمتي حدود 5000 تومان دارد را با 200 تومان تخفيف ارائه ميكنند . از اين نكته هم بگذريم كه كم نيستند محصولات ارائه شدهاي كه از تاريخ توليد آنها ماهها ميگذرد و به نوعي اجناس " ته انباري " هستند كه به اجبار انبار گرداني يا خالي كردن انبار در نمايشگاه ارائه شده اند و حاكي ازعدم نظارت مسؤولين مربوط به موضوع فروش و تخفيفهاست .
برخي غرفهها فروشندگاني با آرايش بسيار تند و زننده دارند و گويي به غلط براي آنها رمز فروشندگي را آرايش تند و تيز داشتن و بسنده كردن به چند تعارف تقليدي با لبخندهاي تصنعي صرف تعريف كردهاند و حال آنكه صداقت و متانت همراه با احترام و نزاكت به مشتري و ارائه محصول خوب و شايسته رمز موفقيت يك كاسب است نه لفاظيهايي از سر ريا براي دريافت دستمزد مختصر از صاحب اجناس و اجبار براي فروش محصولات نامرغوب و بيكيفيت انبارهاي توليدكنندگان و آنچه كه مشتري را جذب ميكند احترام به حق انتخاب و آزادي مشتري است نه چهرههاي رنگارنگ و دست خورده و موسيقيهاي نامألوفي كه خانوادهها از آنها احساس ناامني ميكنند . و اين نيزاز جمله مسؤوليتهاي به زمين مانده مسؤولين نمايشگاههاست كه از آن به عنوان " حفظ امنيت اخلاقي مشتريان " ياد ميكنيم .
از همه اينها كه بگذريم متنوع و بهروز نبودن محصولات ارائه شده و تكراري بودن آنها ازديگر عوامل عدم موفقيت اينگونه نمايشگاههاست و زمانيكه مردم احساس كنند بقالي يا فروشگاه محل اجناسي به مراتب به روز تر متنوع تر و تازه تر دارد و در عوض تنها وجه اشتراكش با اين نمايشگاهها ، فروش محصولات با قيمت درج شده روي كالاست ، يقينا در مراجعههاي بعدي خود به فروشگاههاي " نمايشگاه بين المللي كرمانشاه " تجديد نظر خواهد نمود . چرا كه هيچ دليل منطقي نميبينند كه وقت خود و خانواده و هزينه آمد و رفت و پاركينگ و ... را صرف كنند و به مكاني بروند كه بدون هيچگونه جذابيت حتا محيطي و بدون هيچگونه ذوق و ابتكاري كه به شأن و شخصيت آنها احترام بگذارد تدارك ديده شده است . يقينا با چنين توصيفاتي شلوغي تصنعي و درمان پذير ، گرماي تابستان و سرماي زمستان ، نبود حداقلهاي ممكن براي هر فروشگاه نظير چرخ دستي و... تبليغات ارزشمند فرهنگي ، آموزشي و ... در خصوص موضوع نمايشگاه و فروشگاه و ... از اموري است كه نبايد توقعي درباره آنها داشت .
برگزار كنندگان محترم فروشگاههاي مختلف در پارك شاهد كه به " نمايشگاه بين المللي كرمانشاه " خوانده ميشود بايد به اين نكته توجه ويژه داشته باشند كه شأن و شخصيت مردم آنقدر ارزشمند و والاست كه نگاه كاسب كارانه به آنها و انجام خدمات كم رنگ و رقيق به آنها كه فقط به درد ارائه گزارش كار ميخورد ، جفايي نابخشودني و ستمي آشكار است كه باعث سلب اعتماد مردم از مسؤولين شهري نيز خواهد شد و إن شاءالله همه مديران و ما شامل اين دعاي پيامبر اكرم صل الله عليه وآله شويم كه فرمودند : " رحم الله امرأ عمل عملاً صالحاً فأتقنه " يعني " خدا رحمت كند كسيكه عمل صالحي را خوب و محكم انجام دهد " .
منتشر شده در روزنامه باختر ص 11 مورخ 92/6/28
1. هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
2. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
3. اگر غلام خانهزادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.
4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.
5. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.
6. اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.
7. تربت، دفع بلا میکند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت میشود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور میکند.
8. هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصهدار که میشوید، گویا بدنتان چین میخورد و استغفار که میکنید، این چین ها باز می شود.
9. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و… . کار محبت همین است.
10. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.
11. خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.
12. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.
13. ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دههی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله
14. دل های مؤمنین که به هم وصل میشود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است...شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند."
15. هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند
با تشكر از حاج حميد قانعي
منتشر شده در :
۱-روزنامه كيهان مورخ۳/۶/۹۲ با عنوان " كوچك و ناز و معصوم "
http://www.kayhan.ir/920603/3.HTM
۲- باشگاه خبرنگاران جوان با عنوان "قصه "بزبز زنگوله پاي امروز" و گرگهايي كه در سوريه كودكان را پارهپاره ميكنند "
http://www.yjc.ir/fa/news/4526152