دل گفته های دست نوشته

کمتر از یک روز تا رقم خوردن آینده‌ای خوب و پرامید و پرتلاش و سبز و... یا خدای نخواسته آینده‌ای پر از نمی‌شود و نمی‌توانم و نمی‌گذارند و آمریکا شل نکرد و... فرصت باقی است. انتخابات ریاست جمهوری اخیر اگرچه برای هر ایرانی شاید حدود نیم ساعت معطلی در هوای گرم داشته باشد ولی پیامد و نتیجه آن می‌تواند فراتر از چهار و حتی ده‌ها سال باشد و حتی مثل برجام در برخی امور علمی و فناورانه ملت ما را تا قیامت از حقش محروم کند. دولت اصلاحات اعتدالی توانست این �کارویژه افراطی� را انجام دهد و تا ابد ایرانیان آینده را هم محروم و تحریم کند.

مشکل اینجاست که اگر در سال 92 و 96 دقت می‌شد، دهه 90 ما مثل زمین سوخته و بحرین، توسط لیبرال‌ها شوهر داده نمی‌شد. شاخص‌های رشد و اقتصاد ما بین صفرها دست به دست نمی‌شد. روزی هفتصد ایرانی به خاطر گروگانگیری واکسن کرونا برای برجام و پالرمو و fatf کشته نمی‌شدند. آب خوردن و ریزگرد هوا به تحریم‌ها گره زده نمی‌شد. گرد و خاک خوزستان �عذاب� نامیده نمی‌شد. گَله‌گَله جاسوس و جیسون رضائیان وارد ایران نمی‌شدند و در کنار برخی مسؤولین جاساز نمی‌شدند. قیمت ارز 9 برابر و 60 تن طلا هدر نمی‌شد. مردم برای گرفتن سبد کالا ساعت‌ها در صف‌، تحقیر نمی‌شدند. آینده ملت به قول شفاهی شیطان، بسته نمی‌شد. دستاورد دو دولت 11 و 12 با برجام � تقریباً هیچ� نمی‌شد. سرمایه اجتماعی با وعده‌های دروغ و متلک‌های آزاردهنده و مدیران �شیشلیک‌خور� و کارنابلد و دوتابعیتی‌ها و اختلاسگران به یغما نمی‌رفت. مردم با انتخابات قهر نمی‌کردند. سفره بیت‌المال، �سهم بابا� و مرتع چَرای برخی نزدیکان مقامات نمی‌شد. �فیش‌های نجومی� برای کارنابلدها و نالایق‌ها صادر نمی‌شد. �ژن‌های معیوب� برخی مدیران را به نام �ژن خوب� و آقازاده‌های دوتابعیتی روانه خارج نمی‌کردند و آن را �فرارمغزها� نمی‌نامیدند. میلیاردها تومان خرج گفت‌وگو برای گفت‌وگو نمی‌شد. دستاورد 8 سال مذاکره به جای لغو تحریم، گرفتن کاپ اخلاق خیالی نمی‌شد. 6 استان ما در تشنگی دست و پا نمی‌زد. وزیر خارجه ما در مقابل یک کشور بندانگشتی زانو نمی‌زد و تحقیرمان نمی‌کرد. طرف اروپایی، وزیر خارجه اعتدالی که در حال گفت‌وگو با آنها بود را با تحریم حتی یک باک سوخت هواپیما تحقیر و در اروپا زمینگیر نمی‌کرد. اگر در سال 92 و 96 دقت می‌شد، آقای ظریف، با ندانستن تفاوت �لغو با تعلیق� یا نخواندن برجام‌، ما را مضحکه وندی شرمن نمی‌کرد. الگوی کاری آنها برداشت وارونه �رحماء علی الکفارُ اشداء بینهم� نمی‌شد. با جمله �همه گزینه‌ها روی میز است� خواب خشک و راحت را از برخی غربزده‌ها و خودباخته‌ها نمی‌گرفتند. خودتحقیرها با دروغ یا بی‌خبری‌، دانشجویان ما را از انهدام تمام دستاوردهای نظامی ما با فشار دادن یک دکمه توسط آمریکا نمی‌ترساندند. 8 سال به نام �علی برکت‌الله�، برکت را از زندگی مردم نمی‌بردند. وزیر ما شخصیتی داشت که به مقام محلی �پفیوز� و به مردم محرومش �خودت بمال� نمی‌گفت. وزیری که به او ژنرال می‌گفتند ساخت پالایشگاه را �کثافتکاری� نمی‌نامید. وزیرِ میکروفون‌قاپ، به جای خجالت کشیدن از اینکه 6 سال خانه‌سازی نکرده آن را مزخرف نمی‌دانست و مردم را به مخمصه نمی‌انداخت. قوه مجریه به خط تولید پرونده‌های اقتصادی و امنیتی تبدیل نمی‌شد. دولت، در شب عید مبعث به جای عیدی، بنزین را سه برابر نمی‌کرد و رئیس‌جمهورِ متلک‌گو، زمانی که مردم عصبانی و دست به یقه هستند با پوزخند نمی‌گفت �من هم جمعه فهمیدم�. یا آن جمله را راست می‌گفت یا دروغ؛ و در هر دو حالت وای بر او. اگر او از بزرگ‌ترین جراحی اقتصادی خبر ندارد که واویلا و اگر خبر دارد و می‌گوید جمعه فهمیدم که.... سرمایه مردمی که به اعتماد حرف رئیس‌جمهور در بورس سرمایه‌گذاری کردند، پودر نمی‌شد. ارزش 45500 تومن یارانه مردم از 37 دلار به یک و نیم دلار کاهش نمی‌یافت. کشورهای منطقه که برای ما چندین برابر ارزش تجاری دارند، از معامله با ما مأیوس نمی‌شدند. در اطراف ما به خاطر ضعیف شدنمان، جنگ‌های بلندمدت و خطرناکی مثل عربستان و یمن و داعش و النصره در سوریه و عراق پیش نمی‌آمد. منتقدان با ادبیات چاله‌میدانی تخریب و توهین نمی‌شدند. مطالبات واقعی مردم از رفع فقر و فساد و تبعیض و تورم و بیکاری به امور دسته چندم و واهی ورود زنان به استادیوم و پخش ربنا و لغو کنسرت تنزل داده نمی‌شد. لذت اینترنت پرسرعت و امن از مردم و کاسبی آنها گرفته نمی‌شد و به وسیله‌ای برای تولید نگرانی و ناامنی خانواده‌ها تبدیل نمی‌شد. هر روزه مردم را با دوگانه‌های جعلی در مقابل هم قرار نمی‌دادند و جامعه را برای امور غیر مهم تقسیم نمی‌کردند.

مردم عزیز و فهمیده ایران؛ این بحر طویل و درد عمیقی که گفته شد، چند سطر از 8 سال آزگار بود که هنوز کابوس کسانی است که حافظه خود را به ریاکاری مسببین وضع نابسامانی که شهید رئیسی بسامان کرد، نباخته‌اند و محض رضای خدا به دنبال رأی به اصلح می‌گردند. امروز اگر بتوان بی‌برنامگی یک نامزد را پذیرفت، هرگز نمی‌توان از تجمع افراد مسئله‌داری که به عنوان مشاور و مباشر او را دوره کرده‌اند غافل شد. مگر می‌شود کسانی که بوی کباب شنیده و با ماچ و بغل به استقبال کسی می‌روند که خودشان او را به خاطر ضعف مدیریتی استیضاح کردند باور کرد؟ می‌شود به آنها که به چهره نورانی جمهوری اسلامی چنگ تقلب زده و مردم را فریفتند و امروز ساز تازه‌ای در انتخابات کوک کرده‌اند، باز هم اعتماد کرد؟ اگر وزیرتان کارآمد بود چرا استیضاحش کردید؟ و اگر ناکارآمد بود چرا برای ریاست جمهوری از او حمایت می‌کنید؟ گرچه هر کس، در حمایت مختار است ولی شما در این مورد مشکوکید.

و فرمود آزاده باشید. بین خود و خدا و در خلوت‌تان به این پرسش‌ها فکر کنید. اگر نامزد مقابل به اندازه نامزد جبهه اصلاحات اعتدالی، به جای ارائه برنامه قرآن و نهج‌البلاغه می‌خواند روزنامه‌ها و روشنفکرانتان در مورد تعهد و تخصص چه می‌گفتند؟ اگر دیگری، مثل نامزد شما از اعدام سخن می‌گفت چه می‌کردید؟ اگر کسی که فارسی صحیح را نمی‌دانست و نمی‌توانست خوب سخن بگوید به یکی از بزرگان اصلاحات و اعتدال چیزی رقیق‌تر از موی دماغ می‌گفت‌، با او و دودمانش چه می‌کردید؟ اگر مثلاً نامزد مورد حمایت شما در جبهه مقابل‌تان می‌بود، بی‌برنامگی او را چگونه رسانه‌ای می‌کردید؟ برای مردم جشنواره �کشف برنامه نامزد جریان مقابل� با جایزه فراوان نمی‌گذاشتید؟ پس از تحلیل این دو مناظره و شمارش تعداد استفاده از �این، تو، اینا میگن، می‌فهمی؟ و...� در مقابل �ایشان، شما، دوستان و مشاوران شما و... � و رفتارهای تمسخرآمیز و متلک‌ها و... نمی‌گفتید ادب مرد به ز دولت اوست؟

جدای از برخی مشاوران نامزد اصلاحات اعتدالی که عصبی یا پرتابگر اشیا یا شایعه‌ساز یا دروغگو هستند، سایرین هم به او برنامه قابل بیان و دفاع نداده‌اند. این‌همه تناقض و ابهام، خنده‌دار و نگران‌کننده نیست؟ برنامه ایشان در مورد بازار این است که دولت رها کند بازار خودش را جمع می‌کند. در مورد بورس: دولت دست در جیب مردم نکند. در مورد مسکن: هرچه قانون است انجام می‌دهم ولی ساخت یک میلیون مسکن در سال که در قانون آمده را نمی‌پذیرم و... و پاسخ‌های بداهه و واگذار کردن به آینده موهوم و نظر کارشناسانی که عملکرد گذشته و سخن امروز آنها را هم قبول ندارد.

این را می‌توان ارباب مغالطات نامید و مردم فهیم ایران و 60 درصد عزیزی که در انتخابات شرکت نکرده‌اید، برای جهش امروز و نجات آینده ایران از چاه‌ها و چاله‌هایی که در دهه نود �اربابان مغالطه و خرابکاری� برای کشور کندند که یکی از آنها برجام است؛ و برای رضای خدا در انتخابات شرکت کرده و به نامزدی رأی دهید که درگیر این مغالطات و گرفتار توهمات نباشد و در آینده هم پاسخگوی اقدامات خود و اطرافیانش باشد. بتواند حق ما را بگیرد و راه شهید رئیسی در احیای اقتصاد مقروض را ادامه دهد. کار رئیسی عزیز مثل کسی بود که ایران پس از حمله تاتار و مغول را تحویل او دهند و کار رئیس‌جمهور پس از رئیسی که باید شبیه‌ترین به او باشد این است که بتواند با برنامه علمی و عملی و کارنامه گویا و روشن، از زمین و زمینه‌های آماده شده بهترین برداشت را برای مردم داشته باشد و اطرافیانش دوستان و مریدان کدخدا نباشد. والسلام

روزنامه کیهان مورخ 14 تیر 403

+ نوشته شده در  ۱۴۰۳/۰۴/۱۴ساعت 17  توسط محمدهادی صحرایی  |